چند سالی است در ایران هم مانند کشور های جهان اول مفهوم "برند" رنگ ویژه ای به خود گرفته، و هم صاحبین تجارت و هم مشتریان این مفهوم را در عملکرد روزانه خود دنبال می کنند. بارها به این مورد بر خوردم که تعریف برند در جامعه با تعریف علمی و استاندارد آن فاصله زیادی دارد ، ولی خوب قرار نیست هر فردی در جامعه با مفاهیم تخصصی این موضوع آشنا باشد ، مهم ارتباطی است که با این مفهوم برقرار میکند و در خیلی از تصمیمات از این مفهوم تبعیت میکند.
و در این مورد بازاریابان خوب می داند که موفقیت بزرگ در یک مجموعه تجاری ایجاد مشتری متعهد و دنباله رو است. با توجه به اهمیت این موضوع و اتفاق های جامعه تصمیم گرفتن مقاله ای در مورد اهمیت برند بنویسم و تا حدی به این سوال پاسخ بدهم که " چرا برندها آنقدر مهم هستند ؟" برای رسیدن به این پاسخ میبایست این موضوع را از دو دیدگاه بررسی کرد و  یا به دو سوال درونی پاسخ داد: 1- برند از دیدگاه مشتری یا مخاطب با طرح این سوال " چرا ما بعنوان مشتری دنبال برند هستیم ؟ "  و 2- برند از دیدگاه صاحبین تجارت با طرح این سوال " چرا باید برند شوم ؟ " 
 

برند از دیدگاه مشتری :

برای پاسخ مناسب به این سوال میبایست اول فرض کنیم من بعنوان مشتری یک کالا در صورتی که به برندی اعتماد نکنم و تصمیم بگیرم کالای با کیفیت و مورد نیاز خود را دریافت کنم با چه مسائل و موانعی روبرو هستم. برای روشن شدن این مطلب مثالی را خواهم زد تا دریافت عینی تر نسبت به این موضوع داشته باشیم : یکی از موارد پر خطر و با اهمیت، سلامت دهان و دندان است و میخواهم ماده ای را تهیه کنم تا با آن ماده بتوانم دهان و دندان خود را تمیز نگه داشته و از آسیب آینده که هم میتواند مالی و هم آسیب جانی باشد پیشگیری کنم. برای رسیدن به این امر در زمانی که برندی وجود ندارد. من مجبور هستم در ابتدا تحقیقات کافی و لازم در رابطه با بهداشت دهان و دندان و مکانیزم سلامت آن داشته باشم. بعد از آن میبایست مواد تاثیر گذاری را بشناسم که میتوانند منجر به بهبودی یا سلامت من گردند. بعد از آن میبایست از کیفیت تولید این مواد آسوده خاطر گردم، بعد از آن میبایست از این اطمینان حاصل کنم که این مواد همیشه برای من مفید خواهند بود و هزاران موارد این چنینی که در واقعیت با توجه به زندگی در جامعه مترقی و ازدحام کار همچین امری امکان پذیر نمی باشد. بنابراین ما با توجه انتقال های درست یک برند، توانایی ارتباط برند با مشتری و مفاهیم تخصصی دیگر  به آن اطمینان کرده و خود را از مواجه شدن با ریسک های متعدد رها میکنیم. به مفهوم ساده تر در عمق فکر ما این شکل میگیرد که " برند همه کارهایی را که لازم است تا محصول مورد نیاز ما را تولید کند و ارائه نماید را انجام داده "حال  اگر بخواهیم ریسک های موجود را دسته بندی کنیم به موارد زیر خواهیم رسید : 

• ریسک کارکردی : عملکرد این محصول مطابق انتظار نباشد. 
• ریسک مالی : محصول ارزش مالی پرداختی را نداشته باشد. 
• ریسک اجتماعی : استفاده از محصول موجب حقارت و شرمندگی شود
• ریسک سلامت : محصول موجب آسیب فیزیکی و سلامت شود
• ریسک روانشناختی : این محصول روی وضعیت فکری و روانی مصرف کننده تاثیر منفی داشته باشد
• ریسک زمانی : مشکلات و نواقص محصول موجب صرف زمان بیشتر برای رسیدن به محصول مناسب گردد.

برند از دیدگاه صاحبین تجارت :

فارغ از موارد بالا که گفته شد که همین موارد می توانند برای صاحبین تجارت نیز حائز اهمیت باشد. برند به شرکت ها کمک میکند تا بتوانند در این بازار پر رقیب و پر تلاطم مزایای کالای خود را نسبت به رقبا نشان دهند ، دارایی و موجودیت های خود را سر و سامان دهند، وفاداری به برند منجر به پیش بینی درست آینده شرکت و اخذ تصمیمات درست می گردد . باید به این نکته توجه داشت فرایند تولید و طراحی محصول ممکن است به سادگی قابل کپی کردن باشد . اما تصویر ذهنی و نقش پابرجایی که در ذهن افراد و سازمانها بر پایه چندین سال بازاریابی و برنامه ریزی گذاشته می شود پایدار است  و رسیدن به این مقصود به راحتی صورت نمیگیرد. بنابراین شرکت ها برای اینکه بتوانند پایدار بمانند و چرخه اقتصادی پویایی داشته باشند نیازمند برند و برند شدن هستند.
مقاله : فراز گلستانه

شما می توانید برای دریافت مشاوره رایگان به بخش مشاوره سایت برش رفته و فرم مربوطه را تکمیل کنید. همکاران ما در اولین فرصت با شما تماس خواهند گرفت.